نی نی مژده و مجید

هفته 25

پسر عزیز تر از جونم امروز وارد ٢٥ هفتگی شدی.این دو هفته خیلی خیلی سرم شلوغ بود هم امتحان داشتم و هم عقد دلی بود باید میرفتم یزد. همه جلسه امتحانو لگد زدی توی شکم من شیطون بلا.خیلی دلم برای دیدنت تنگ شده.بابا مجید همیشه باهات حرف میزنه.میشنوی صداشو؟ نمی دونم باید چطور خدارو برای چنین هدیه ای شکر کنیم.امیدوارم خدا حفظت کنه و شاد و سلامت و تپلی بیای پیش ما. من و بابا برات کلی خرید کردیم .امتحانم که تموم شد عکسشونو میذارم گلم. عاشقتممممممممممممم ...
27 بهمن 1390

هفته 22

نی نی خوشگل و نازم در چه حالی؟خودت که می دونی مدام مشغول تو هستم.به خاطر درس و مریضی بابا مجید نتونستم بیام و برای عزیز دلم چیری بنویسم.پسر گلم موراقب خودت باش .خیلی عاشقتم. ...
9 بهمن 1390

بدون عنوان

پسر خوشگل و نازم.الان بیست و یک هفته شده که اومدی تو دلم.خیلی دوستت دارم.دلم برات تنگ شده.دوست دارم دوباره برم سونو گرافی و ببینمت. پریروز تو کلاس کلی لگد زدی.ببخش که مدام پای کامپیوترم و اذیت می شی. ولی مامان مجبوره خوب درس بخونه که وقتی میای پیشش بتونه همه وقتشو برای تو بذاره قند عسل ...
1 بهمن 1390

غافلگیری مامان شهلا

پسر گلم امروز توی خونه با بابا مجید نشسته بودیم که زنگ زدن،بابا رفت درو باز کنه دیدم کلی تعجب کرده.مامان شهلا بی خبر از اصفهان اومده بود که بهمون سر بزنه.خیلی خوشحال شدم.امیدوارم من هم مثل مامانم بتونم برای تو مامان خوبی بشم. راضی نبودم که یک روزه بیاد و برگرده اما خیلی کار خوبی کرده بود. ...
24 دی 1390

سونوگرافی سه بعدی

بالاخره جنس نی نی ما مشخص شد.امروز با بابا رفتیم سونوگرافی،خیلی با مزه و نازنازی هستی نی نی جون.کلی دئچرخه سواری کردی و ادا در آوردی.شستت رو هم می مکیدی.پسر عزیزم امیدوارم که سالم و تندرست به دنیا بیای.من و بابا خیلی دوستت داریم.عکس پایینی تصویر شست مکیدنتهههههه ...
20 دی 1390

چرا مرا به دنيا آوردي؟

در جواب ِ فرزندم که پرسيد: چرا مرا به دنيا آوردي؟   زيرا سال‌هاي جنگ بود و من نيازمند ِ عشق بودم براي  چشيدن ِطعم  آرامش. زيرا بالاي سي سال داشتم و مي ترسيدم از پژمردن پيش از شکفتن و غنچه دادن. زيرا طلاق واژه اي ست تنها براي مرد و زن نه براي مادر و فرزند. زيرا تو هرگز نمي‌تواني بگويي: مادر ِ سابق ِ من حتي وقتي جنازه‌ام را تشييع مي کني. و هيج چيز، هيچ چيز در اين دنيا نمي تواند ميان ِ مادر و فرزند جدايي افکند نفرت يا مرگ حتي. و تو بيزاري از من زيرا تو را به دنيا آورد ه ام تنها به خاطر ِ ترسم از تنها ماندن و هرگز مرا نخواهي بخشيد تا  زماني که خود فرزندي به دنيا آوري ...
20 دی 1390

نی نی ناز کرده

نی نی جون دیروز با بابا رفتیم دکتر.حالت خوب بود و قلب کوچولوت هم خوب میزد ولی ناز کردی و پاهاتو جمع کردی و نشد بفهمیم دخملی یا پسر. بابا مجید بیچاره از ٢ تا ٦ پشت در مطب کچل شد.خیلی شلوغ بود امروز باید بریم سونوگرافی سه بعدی تست ناهنجاری جنین.امیدوارم که سالم و سر حال باشی.بابا می خواد دوربین بیاره و از سونوگرافی فیلم برداری کنه. ...
20 دی 1390